درباره وبلاگ

سفری مجازی به کل ایران زمین

امروز :

سلام

این وبلاگ به سلامتی افتتاح شد. امیدوارم لحظات خوبی رو دراین وبلاگ سپری کنید.

نظرهم یادتون نره...

وضعیت یاهو :Yahoo Status

Translate to English ترجمة للغة العربية Deutsch Übersetzung Traduci in lingua italiana Русский перевод

امکانات

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

آمار وبلاگ
  • تعداد بازدید : 612361
  • تعداد نوشته ها : 102

نوشته شده در : شنبه 1390/10/3 :: نويسنده : Ali.v :: بازديد :

 

 

صنايع دستي گيوه بافي و گيوه دوزي-اصفهان

 

متأسفانه گيوه دوزي در شهرهاي مختلف استان اصفهان در حال از بين رفتن است. گيوه دوزان اين شهر علاوه بر توليدگيوه به تعمير كفش نيز مي پردازند. نحوه توليد گيوه كه شامل تهيه رويه، تهيه تخت گيوه و نهايتاً دوخت رويه و تخت است، همانند ساير مناطق كشور است.



استان : اصفهان

نوشته شده در : جمعه 1390/10/2 :: نويسنده : Ali.v :: بازديد :
چنار دستگرد: اين چنار در دستگرد خيار، واقع در جنوب غربي اصفهان كاشته شده كه مربوط به دوران صفويه و زمان شاه عباس است. درون تنة اين درخت قطور كه در طول قرون پوك شده، قهوه‌خانه ساخته بودند و مردم در ايواني كه در اطراف آن ساخته شده بود مي‌نشستند و به نوشيدن چاي و كشيدن قليان مي‌پرداختند.
چنار زهران: اين چنار قطور و كهن كه شاخه‌هاي انبوهي دارد در روستاي زهران واقع در بلوك ماربين – از مناطق بسيار حاصلخيز غرب اصفهان – قرار دارد. براي حفاظت از آن اطراف اين چنار را بسته‌اند و اتومبيلها از دو طرف آن تردّد مي‌نمايند. اهالي اين چنار را به نام خواجه خضر مي‌نامند و معتقدند كه «صاحب كرامت» است. هنوز اين درخت كهن پابرجاست و مردم نسبت به آن احترام فراوان قائل هستند. اين چنار هم مربوط به دوران صفويه است.
چنار باغ زرشگ: اين چنار مشهور در جنوب سي و سه پل و ابتداي خيابان چهارباغ بالا بوده و تا چند سال پيش هم وجود داشت. اين درخت مربوط به دوران صفويه بوده و به نام چنار شاه عباسي شهرت داشته است. قطر تنه اين درخت چنار بوده كه كارگران كارخانه داخل آن غذا و چاي طبخ مي‌كرده‌اند.
چنار آپادانا: اين چنار كهن در خيابان آپادانا در مدخل كوچه‌اي در ضلع شمالي خيابان قرار دارد. قطر تنة درخت و شكافهاي عميق تنة آن حكايت از عمري طولاني و سوابقي ممتد دارد.
چنار دارالبطيخ: اين چنار كهن مربوط به دوران صفويه و در محلّه بيدآباد – در منطقه شمال شهر – قرار داشته است اين درخت تاريخي به نام چنار لُرها نيز شهرت داشته است.
چنار پاچنار: بعضي از قصبه‌هاي اصفهان كه در آن چنار شاه عباسي وجود داشته به مناسبت عظمت آن درخت، قصبه به نام پاچنار تغيير نام يافته است. از جملة اين قصبه‌ها سيچان را مي‌توان نام برد كه به علت وجود چند چنار قطور و كهن و شاخص از سيچان به پاچنار و يا پاچنار سيچان تغيير نام پيدا كرده است. اين قصبه قديمي و معروف در مشرق محلّه جلفا، كنار خيابان حكيم نظامي قرار دارد و بخش زيادي از سبزيجات اصفهان در زمينهاي زراعي و حاصلخيز اين محل توليد مي‌شود.
علاوه بر چنارهاي ذكر شده چنارهاي متعدد ديگري در اطراف و اكناف اصفهان وجود داشته كه از قدمت بسيار برخوردارند، جمله در طول مسير چهارباغ از دروازه دولت به سمت جنوب تا دامنة كوه صفه چنارهاي قطور و بزرگي بوده كه متأسفانه تعداد زيادي از آنها در زمان حكومت ظل السلطان به طمع فروش چوب آن بريده شده و تعداد ديگري نيز به مناسبت احداث خيابانها و بناي خانه‌هاي مسكوني قطع گرديده‌اند.پس از درخت چنار، در بسياري از باغهاي بزرگ، درخت نارون – كه در لهجة اصفهاني به درخت «وِسك» هم شهرت دارد – كاشته مي‌شود. اين درخت ارتفاع چنداني ندارد ولي به علت وجود شاخه‌هاي زياد، داراي ساية بسيار مطلوبي است. شاخه‌هاي درخت مانند چتري بزرگ است كه احتياج به فضاي زيادي دارد. اين درخت معروف در اوايل بهار گلهاي زرد رنگي مي‌دهد كه به آن پولك يا اشرفي مي‌گويند و با نسيم ملايمي از درخت جدا شده، در اطراف پراكنده مي‌شود. به همين مناسبت در معابر و منازل از اين درخت كمتر استفاده مي‌شود.
از درختان ديگر اصفهان كبوده را مي‌توان نام برد. اين درخت كم قطر و بسيار بلند را بيشتر جهت كاربرد چوب آن براي مصارف نجّاري در بيشه‌ها و باغها مي‌كارند و گاهي چند هكتار زمين را به كاشتن اين درخت اختصاص مي‌دهند. گاهي ارتفاع اين نوع درخت به حدود 20 متر مي‌ رسد. از درختان ديگر اصفهان مي‌توان: زبان گنجشك، تبريزي، سمرقند، بيد، صنوبر و كاج را نام برد.


استان : اصفهان

نوشته شده در : جمعه 1390/10/2 :: نويسنده : Ali.v :: بازديد :

 

درخت چنار: اين درخت عمري طولاني دارد و در اصفهان به خوبي عمل آمده و رشد مي‌كند. عمر اين درخت گاهي به چندين قرن مي‌رسد. ارتفاع آن گاهي به بيش از 20 متر مي‌رسد و شاخه‌هاي انبوهي پيدا مي‌كند. برگهاي درخت چنار مانند كف دست پهن مي‌باشد، سايه آن بسيار لذّت بخش است و هواي اطراف خود را لطيف مي‌نمايد. چوب آن در نجاري مصارف زيادي دارد. قطر تنه اين درخت گاهي به بيش از دو متر مي‌رسد و به مناسبت رشد سريع، در باغها نزديك ديوارها، به صورت منظّم در فواصل زياد كاشته مي‌‌شود كه هر چند سال يكبار آن را كف‌بُر نموده، به فروش مي‌رسانند. ولي ديري نمي‌پايد كه مجدداً‌ رشد كرده و بلند مي‌شود.
در اين قسمت چند نمونه از درختان چنار قديمي اصفهان را كه شهرت قابل توجهي دارند و قرنها دوام داشته‌اند، معرفي مي‌كنيم:
چنار امام‌زاده اسمعيل:اين چنار در شرق خيابان هاتف قرار داشته است كه مربوط به زمان صفويه و در زمان شاه صفي كاشته شده ولي با كمال تأسف چندين سال قبل بريده شد.
چنار گلدون: اين چنار مربوط به زمان صفويه است. مردم بومي و اهالي روستاهاي نزديك اين چنار كهن، به اين درخت اعتقاد قلبي داشته و جهت اجابت دعاي خود به آن پارچه مي‌بستند اين چنار كهن و مقدس نيز بريده شده و در حال حاضر وجود ندارد.
چنار دستگرد: اين چنار در دستگرد خيار، واقع در جنوب غربي اصفهان كاشته شده كه مربوط به دوران صفويه و زمان شاه عباس است. درون تنة اين درخت قطور كه در طول قرون پوك شده، قهوه‌خانه ساخته بودند و مردم در ايواني كه در اطراف آن ساخته شده بود مي‌نشستند و به نوشيدن چاي و كشيدن قليان مي‌پرداختند.
چنار زهران: اين چنار قطور و كهن كه شاخه‌هاي انبوهي دارد در روستاي زهران واقع در بلوك ماربين – از مناطق بسيار حاصلخيز غرب اصفهان – قرار دارد. براي حفاظت از آن اطراف اين چنار را بسته‌اند و اتومبيلها از دو طرف آن تردّد مي‌نمايند. اهالي اين چنار را به نام خواجه خضر مي‌نامند و معتقدند كه «صاحب كرامت» است. هنوز اين درخت كهن پابرجاست و مردم نسبت به آن احترام فراوان قائل هستند. اين چنار هم مربوط به دوران صفويه است.
چنار باغ زرشگ: اين چنار مشهور در جنوب سي و سه پل و ابتداي خيابان چهارباغ بالا بوده و تا چند سال پيش هم وجود داشت. اين درخت مربوط به دوران صفويه بوده و به نام چنار شاه عباسي شهرت داشته است. قطر تنه اين درخت چنار بوده كه كارگران كارخانه داخل آن غذا و چاي طبخ مي‌كرده‌اند.
چنار آپادانا: اين چنار كهن در خيابان آپادانا در مدخل كوچه‌اي در ضلع شمالي خيابان قرار دارد. قطر تنة درخت و شكافهاي عميق تنة آن حكايت از عمري طولاني و سوابقي ممتد دارد.
چنار دارالبطيخ: اين چنار كهن مربوط به دوران صفويه و در محلّه بيدآباد – در منطقه شمال شهر – قرار داشته است اين درخت تاريخي به نام چنار لُرها نيز شهرت داشته است.
چنار پاچنار: بعضي از قصبه‌هاي اصفهان كه در آن چنار شاه عباسي وجود داشته به مناسبت عظمت آن درخت، قصبه به نام پاچنار تغيير نام يافته است. از جملة اين قصبه‌ها سيچان را مي‌توان نام برد كه به علت وجود چند چنار قطور و كهن و شاخص از سيچان به پاچنار و يا پاچنار سيچان تغيير نام پيدا كرده است. اين قصبه قديمي و معروف در مشرق محلّه جلفا، كنار خيابان حكيم نظامي قرار دارد و بخش زيادي از سبزيجات اصفهان در زمينهاي زراعي و حاصلخيز اين محل توليد مي‌شود.

*****

علاوه بر چنارهاي ذكر شده چنارهاي متعدد ديگري در اطراف و اكناف اصفهان وجود داشته كه از قدمت بسيار برخوردارند، جمله در طول مسير چهارباغ از دروازه دولت به سمت جنوب تا دامنة كوه صفه چنارهاي قطور و بزرگي بوده كه متأسفانه تعداد زيادي از آنها در زمان حكومت ظل السلطان به طمع فروش چوب آن بريده شده و تعداد ديگري نيز به مناسبت احداث خيابانها و بناي خانه‌هاي مسكوني قطع گرديده‌اند.پس از درخت چنار، در بسياري از باغهاي بزرگ، درخت نارون – كه در لهجة اصفهاني به درخت «وِسك» هم شهرت دارد – كاشته مي‌شود. اين درخت ارتفاع چنداني ندارد ولي به علت وجود شاخه‌هاي زياد، داراي ساية بسيار مطلوبي است. شاخه‌هاي درخت مانند چتري بزرگ است كه احتياج به فضاي زيادي دارد. اين درخت معروف در اوايل بهار گلهاي زرد رنگي مي‌دهد كه به آن پولك يا اشرفي مي‌گويند و با نسيم ملايمي از درخت جدا شده، در اطراف پراكنده مي‌شود. به همين مناسبت در معابر و منازل از اين درخت كمتر استفاده مي‌شود.

*****

از درختان ديگر اصفهان كبوده را مي‌توان نام برد. اين درخت كم قطر و بسيار بلند را بيشتر جهت كاربرد چوب آن براي مصارف نجّاري در بيشه‌ها و باغها مي‌كارند و گاهي چند هكتار زمين را به كاشتن اين درخت اختصاص مي‌دهند. گاهي ارتفاع اين نوع درخت به حدود 20 متر مي‌ رسد. از درختان ديگر اصفهان مي‌توان: زبان گنجشك، تبريزي، سمرقند، بيد، صنوبر و كاج را نام برد.



استان : اصفهان

نوشته شده در : جمعه 1390/10/2 :: نويسنده : Ali.v :: بازديد :

 

صنايع اصفهان داراي قدمتي تاريخي است و صنعتكاران اصفهاني مشهورترين صنعت گران ايراني به شمار مي آيند. صنايع دستي استاناصفهان از دير باز به عنوان نماينده هنر اصيل مردم ايران، در جهان سرشناس شده است. از اين رو، اگر اصفهان را گاهواره صنايع دستي ايران بناميم، سخني به گزاف نگفتهايم. نام اصفهان بي درنگ تصوير خاتم كاري، كاشي كاري، معرق، تابلوهاي مينياتور،قالي هاي نفيس ابريشمي و نقش هاي زيباي پارچه قلم كار را تداعي مي كند. استاناصفهان از كانون هاي مهم صنعت ايران به شمار مي آيد. وجود مجتمع هاي صنعتي فولادمباركه، ذوب آهن، صنايع ريسندگي، پالايش گاه اصفهان، صنايع نظامي، صنايع خوراكي و. . . اهميت صنعتي اين استان را به خوبي نشان مي دهد.
استان اصفهان داراي معادنمتعددي نيز است كه در حال حاضر بخشي از اين معادن فعال بوده و مورد بهره برداريقرار گرفته و به مصرف صنايع سبك و سنگين مي رسد و برخي به گونه نيمه فعال و تعطيلاست كه با بررسي و پژوهش هاي بيش تري در آينده، در راستاي گسترش صنايع كشور مورداستفاده قرار خواهد گرفت. مهم ترين معدن هايي كه در حال حاضر در اين استان موردبهره برداري قرار دارد، عبارتند از : - معدن هاي سرب و روي ايران كوه، كوه انجير وروستاي تيران كه در باختر شهرستان اصفهان قرار دارند.
-
معدن سرب نخلك، درانارك نايين. اين معدن از گونه كربنات سرب است و داراي رگه هاي آهكي و قابل ملاحظهاي است.
-
معدن سرب خانه سرمه نجف آباد كه از لحاظ ذخيره، جايگاه بسيار خوبيدارد.
-
معدن مس انارك كه از دير باز مورد استفاده بوده، ولي از حدود 60 سالپيش دولت به طور جدي تري به استخراج آن همت ورزيده است.
-
معدن منگنز اردستانبا 75 درصد منگنز و مواد خارجي ناچيز از گونه عالي است.
در پيرامون اصفهان سهمعدن بزرگ نمك، در رودشتين، جرقويه و حبيب آباد قهجاورستان وجود دارد.
-
ناحيهاي در شمال موته به گستره اي حدود 160 كيلومتر مربع، با 9 بخش طلا دار جدا از هم،با 15 كيلومتر فاصله، وجود دارد. معادن طلاي موته در 7 كيلومتري شمال روستاي موتهقرار دارند.
-
علاوه بر معادن طلاي موته معادن طلاي تپه هاي بلبلي و گداركوننيز در اين استان وجود دارند.
-
معادن تالك در دهستان جندق منطقه خور و بيابانكشهرستان نايين، در ناحيه كويري قراردارند.
-
معادن زغال سنگ « كلهرود »، درنزديكي نطنز قرار دارند.
-
معادن خاك نسوز سميرم در « پشته » قراردارند، كهبخشي از آن به مصرف نياز كارخانه ذوب آهن اصفهان ميرسد و بخشي براي نياز صنايع نسوزايران به كاربرده مي شود.
درناحيه موته سه معدن خاك نسوز به اين شرح وجود دارد. خاك نسوز « سنجيده »، در 110 كيلومتري شمال اصفهان و 31 كيلومتري شمال باختري ميمه،خاك نسوز « قرقچي » و خاك نسوز « تخت سرخ »، كه در 25 و 27 كيلومتري شمال باختريميمه واقع است.
مهم ترين معادن سنگ چيني اين منطقه نيزعبارتند از: چيني « لايبيد »، در 10 كيلومتري جنوب باختري موته، چيني « گدار سرخ »، در 10 كيلومتريباختر روستاي موته، سنگ چيني « جاجرمي »، معادن تپه استخر و آبشوره، لوشاب، كوهكلفتي، طاق چشمه، صالح پيامبر، پيسه كوه، گدار شهرك، دره فراخ و معادن باخترلايبيد. ساير معادن استان اصفهان، عبارتند از: آهن نياسر كاشان، بنتونيت مهريجان،خاك كاشي ميمه، سيليس عباس بيگ، مرمريت موته، گرانيت مست كوه، گچ يا سولفات كلسيمحاجي قارا و لاي بيد، فلئورين،. . .


استان : اصفهان

نوشته شده در : جمعه 1390/10/2 :: نويسنده : Ali.v :: بازديد :

 

در دوران باراني بين آخرين دوره هاي يخچالي (زمين شناسي) به نظر مي رسد در مركز ايران درياي پهناوري گسترده بود. اين دريا با شروع عهد خشكي به تدريج كوچك و خشك شد كه اكنون در محل آن كوير بزرگ مركزي برجاست و بشر در دوره استقرار در روستاها در اطراف اين محل اسكان يافته است چنان كه قديمي ترين تمدنها را مي توان در حاشيه هلالي شكل كوير يافت.
يكي از قديمي ترين تمدنهاي اين حاشيه تمدن سيلك است. تپه هاي موسوم به سيلك واقع در 2 كيلومتري جنوب غربي كاشان يكي از كهن ترين مراكز استقرار بشر در فلات مركزي ايران به شمار مي آيد. حدود هفت هزار سال پيش مردم سيلك پايه و اساس تمدني را بنيان نهادند كه در دوره هاي مختلف پيشرفت شاياني را بدست آورد. نشانه هايي از اين پيشرفت و ترقي را مي توان در آثار سفالين و اشياء مسي و مفرغي بدست آمده از اين تپه ها (تپه هاي شمالي و جنوبي سيلك) كه امروزه زينت بخش اكثر موزه هاي معتبر ايران و جهان است، مشاهده كرد. اقوام سيلك كه داراي ابداعات و نوآوريهاي فراواني در صنايع آن دوران بوده اند، با تمدن بين النهرين و مناطق ديگر ايران ارتباطات فرهنگي و اقتصادي داشته اند. تمدن سيلك به عنوان يكي از نخستين تمدن هاي دشت نشين براي باستان شناسان از اهميت قابل توجهي برخوردار مي باشد. خاصه آنكه در كوزه گري و نگارگري و استفاده از آجر پخته در بناي ساختمانها و موارد متعدد ديگر به پيشرفتهاي قابل ملاحظه اي رسيده بودند. گرچه ردپاي اين تمدن ناگهان در تاريخ گم مي شود و مردم سيلك بر اثر هجوم اقوام تار و مار و گريزان مي شوند، اما برخي بر اين عقيده اند كه ساكنان سيلك پس از ويراني شهر و ديارشان به چشمه ساران به ويژه نياسر و نوش آباد پناه برده و آباديهايي را بوجود آورده اند. با توجه به اينكه در منطقه كاشان آثاري از دوره هخامنشي و اشكاني وجود ندارد و پژوهشهاي باستان شناسي نيز در اين منطقه بسيار محدود بوده است از تمدن اين دوره در كاشان اطلاعات زيادي در دست نيست ليكن كشف سكه هاي نقره متعلق به دوران هخامنشي و اشكاني در اين منطقه نشان از ردپاي تاريخ دوره هخامنشي و سلوكي دارد. كشف گنجينه اي متعلق به اواخر هزاره اول قبل از ميلاد در روستاي مرق گواهي بر امتداد مدنيت در منطقه كاشان تا اواخر دوره هخامنشي است. گرچه اخبار و مداركي از دوره اشكانيان در اين منطقه بدست نيامده است اما قراين متعدد تاريخي خبر از آباداني و رونق كاشان در دوره ساسانيان مي دهد. وجود آتشكده هاي نياسر ، خرمدشت و نطنز، اشارات مولف تاريخ قم به مناطق باستاني چون نياسر و نوش آباد ، اخباري مربوط به يك شهرك دوره ساساني به نام سارويه درمنطقه كاشان كه به گزارش تاريخ نويسان تا دوره اوليه اسلامي نيز آثاري از آن برجاي بوده است همگي گواهي بر اين مدعاست.
كاشان در دوران اسلامي همراه با قم، اصفهان، همدان و ... از جمله شهرهاي بلاد جبال يا عراق عجم محسوب مي شود. تاريخ نويسان فراواني از مردان نام آور و جنگجوي كاشان در اين عصر (دوران ساساني) سخن به ميان آورده اند كه در جنگهاي بسيار شركت كرده اند » اعثم« كوفي تاريخ نويس بزرگ عرب از حضور 20 هزار سوار جنگجوي قم و كاشان ياد كرده است كه در جنگ »نهاوند« حضور داشتند.
مورخان و سفرنامه نويسان اوايل دوران اسلامي از عقربهاي فراوان در كاشان و شيعه بودن مردمانشان به عنوان اصلي ترين ويژگي آن ياد كرده اند و كاشان را به عنوان شهر كوچكي معرفي نموده اند.
كاشان در نخستين دهه هاي قرن اول هجري با هجوم عربها روبرو شد و پس از مقاومتهاي بسيار با از دست دادن استحكامات خود، تسليم شده به تاراج رفت، حمداب مستوفي در »نزهه القلوب« بناي شهر كاشان را در دوران اسلامي به »زبيده خاتون« همسر هارون الرشيد نسبت داده و در اين مورد مي نويسد:
در قرن دوم هجري مسلمانان در جايي به نام چهل حصاران زندگي مي كردند.
كاشان در دوران آل بويه از رونق و آبادي خاصي برخوردار بود و صنعت سفالگري و فلزكاري آن شهرت فراوان داشت چنان كه مقدسي در اين زمان از كاشان چنين ياد مي كند: «كاشان شهري آباد و روستاهاي نيكو دارد، كشتزارهاي بسيار ، گرمابه نيكو و نعمت فراوان و داراي دژ و خندقي است.»
كاشان در دوران آل بويه بواسطه ظهور سلاطين شيعي و نفوذ آنان بر خليفه بغداد مورد توجه بيشتري قرار گرفت و به همراه قم از عنايت آل بويه و وزير دانشمند آنان صاحب بن عباد بي نصيب نماند.
با آغاز قرن پنجم و روي كار آمدن حكومت سلجوقيان ، كاشان اهميت و اعتبار روز افزوني يافت و در اين زمان مردان بزرگ و نام آوري از اين شهر به خدمت حكومت درآمده و به مدارج عالي رسيدند. چنان كه راوندي مي نويسد: «اغلب وزارء و مستوفيان و دبيران دربار، كاشاني بودند، هنر و علم در اين زمان كمال يافت و كاشان محل و منشاء فضل و ادب شد. در اين دوره ، شهر توسعه يافت و بناهاي عمومي فراوان و گوناگوني مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، دارالشفاء و كتابخانه ساخته شد.»
بيشتر بناهايي كه در دوره سلجوقيان بنا شده است به دليل زلزله هاي پي در پي ويران شده و از ميان رفته اند‏، ليكن آنچه باقي مانده، نشاني از توسعه و آبادي كاشان در اين عصر مي باشد. مهمترين آثار بجاي مانده از اين بناها مسجد جامع است كه در اين دوران (سلجوقيان) بازسازي شده و داراي گنبدي آجري و مناره اي مزين به خط كوفي با تاريخ 466 هـ . ق است. علاوه بر آن مناره »پنجه شاه « »برج و باروي شهر« » بند قمصر« و »قلعه جلالي« از ديگر بناهاي معروف اين عصر به شمار مي روند.
در دوران سلجوقيان‏ كاشان به ترقي و آباداني قابل ملاحظه اي رسيد. كثرت آثار تاريخي در اين دوره و وجود مدارس متعددي كه در اين دوره در كاشان تاسيس شد و نيز ظهور دهها دانشمند كاشاني در اين مقطع گواهي بر مدنيت و پيشرفت اين شهر بوده است. كاشان دراين دوره آنچنان كه در كتاب راحه الصدور و ديوان ابوالرضا راوندي آمده است دوبار توسط مياجيق يكي از سرداران خوارزمشاهي و ملك سلجوق بن محمد بن ملكشاه سلجوقي مورد هجوم قرار گرفته است.
در هر دو هجوم شهر كاشان به واسطه برج و بارو و پايمردي و جوانمردي اهالي در امان مانده است. اما روستاهاي بي دفاع مورد قتل و غارت واقع شده اند.


__________________

كاشان در قرن هفتم با حملات وحشيانه مغولان صدمات فراواني ديد و بخشي از شهر ويران شده و به غارت رفت ولي ديري نپائيد، كه به دليل رونق كارگاهها و بافت انواع قالي، پارچه، ساخت كاشي و سفال دوباره حيات خود را بازيافت. در اين دوره بناهاي تازه اي ساخته شد و بازار نيز گسترش يافت . در زمان جهانشاه »قراقويونلو« بناهاي معتبر ديگري هم ساخته شده كه برخي از آنها هنوز پابرجاست از جمله ميدان سنگ و بناهاي اطراف آن كه به همت عماد الدين محمود بنا گرديد. پس از برقراري حكومت مغولان در ايران و قبول اسلام و تشيع توسط ايلخانان مغولي، كاشان از شهرهاي آباد و پررونق ايران به حساب مي آمده است. حتي غازان خان سلطان مغولي پس از اينكه به مذهب شيعه درآمد، عنايت خاصي به كاشان داشته و عمارات قابل توجهي در اين شهر بنا كرده است. معروفترين عالمان كاشاني دوره سلجوقي و مغول عبارتند از:
محمد بن علي بن سليمان راوندي مولف راحه الصدور درباره تاريخ سلجوقيان ـ علامه قطب راوندي ـ سيد فضل ا... ضياء الدين ابوالرضا عالم فقيه و اديب ـ حكيم فضل الدين كاشاني معروف به باباافضل ـ عارف نامي عبدالرزاق خان كاشاني از شاگردان مكتب ابن عربي ـ عزيزالدين محمود كاشاني و غياث الدين جمشيد كاشاني، حكيم، منجم و رياضي دان نامي كه به سبب تبحر و تاليفات در رياضي و نجوم شهرت جهاني دارد.
با روي كارآمدن حكومت صفوي در قرن دهم هجري، اهالي كاشان، شيعياني مومن بودند و از حكومت آنان استقبال كردند. اگر چه زلزله ويرانگر سال 982 هـ . ق ضربه سختي به بناهاي شهر وارد آورد ليكن در اين دوره از تاريخ كاشان در شئون مختلف ترقي فراواني كرده و به منتها درجه شهرت دست يافت. صنعت و هنر بافندگي در اين شهر به اوج ترقي و شكوفايي رسيده و بهترين و زيبا ترين انواع پارچه هاي ابريشمي، كتان، مخمل، مرغوبترين قالي هاي پشم و ابريشم در كارگاههاي نساجي كاشان بافته مي شد. چنانكه شاردن سياح فرانسوي مي نويسد: اساس ثروت و حيات مردم كاشان از صنايع نساجي و ابريشم بافي و تهيه قطعات زربفت و نقره بافت تشكيل شده است. عصر صفوي بهترين دوره رونق و آباداني كاشان بوده است. دهها اثر تاريخي در شهر و حومه آن و ظهور دهها عالم و فقيه كاشاني در اين دوره همگي نشانگر عصر طلائي كاشان در اين دوره مي باشد. سلاطين شيعه صفوي پس از اينكه اصفهان را به عنوان پايتخت برگزيدند و به كاشان كه از مهمترين كانونهاي شيعه نشين بود توجه شاياني كرده و ضمن سفرهاي متعدد به اين شهر اماكن رفاهي و مذهبي بسياري را به يادگار گذاشتند. اهميت كاشان در اين دوره به حدي است كه سفرنامه نويسان از اين شهر به عنوان پايتخت مذهبي ايران ياد كرده اند.
بازار كاشان در اين دوره نيز رونق و گسترش يافت، شاه عباس در وسط بازار، چهارسوق تازه اي به نام قيصريه مشتمل بر دكانها و كاروانسراهاي مجلل بنا نهاده، دهها بقعه متبركه بازسازي و نوسازي گرديده و كاروانسراها و مساجد با شكوهي ساخته شد. يكي از ارزنده ترين و مجل ترين بناهاي اين دوران باغ فين است كه در 5 كيلومتري جنوب كاشان بنيان نهاده شد.
مشهورترين عالمان دوره صفوي عبارتند از:
ملافتح ا... كاشاني، متكلم، فقيه، مفسر و اديب و صاحب آثار متعدد ـ ملامحسن فيض كاشاني كه از وي دهها آثار در زمينه هاي حكمت، كلام، اخلاق، عرفان و ... برجاي مانده است ـ كليم كاشاني ـ محتشم كاشاني، مديحه سراي نامي دورن صفويه.
در اواخر دوران صفويه كاشان دوبار مورد هجوم افغانها قرار گرفت در يكي از اين هجومها كه در زمان حسنقلي خان حاكم افشاري كاشان صورت گرفت. اهالي روستاهاي كوير كاشان همانند نوش آباد و نصرآباد مورد قتل و غارت قرار گرفتند اما اين بار نيز برج و بارو و تيراندازهاي فراز آن مانع از ورود اين مهاجمان به داخل شهر كاشان شدند.

كاشان در دوران قاجار روزگار را به آرامي مي گذراند و با آنكه زلزله مهيب سال 1192 هـ . ق در واپسين سالهاي حكومت زنديه شهر را ويران كرده بود و رونق زمان صفويه را نداشت ولي هنوز صنيعش بر ساير شهرها برتري داشت. شهر در اين زمان گسترش يافته و بناهاي فراواني بدان افزوده شد. از جمله بناهاي اين دوران خانه بروجرديها، طباطبائيها، عباسيان و ... مسجد و مدرسه آقا بزرگ، مدرسه امام و ... است كه از شاهكارهاي هنري اين عصر به شمار مي روند. »ديولاخوا« كه در سده سيزدهم كاشان را ديده است آن را چنين توصيف مي كند: «خانه ها با خشت و گل تميز ساخته شده، كوچه ها سنگفرش و بازار وسيع و آباد است». از مهمترين رويدادهاي اين دوره مي توان به قتل اميركبير، طغيان نابينايان و جنب و جوش مشروطه خواهان كاشاني اشاره كرد. در اين دوره كاشان از بلاياي طبيعي همچون سيلهاي مخروب، خشكسالي و قحطي در امان نبوده و در اين حوادث هزاران نفر از اهالي به كام مرگ افتادند.
در اين دوره نيز عالمان بزرگي در اين شهر پا به عرصه وجود گذاشتند، كه مشهورترين آنان عبارتند از: استاد ملامهدي نراقي، فيلسوف، متكلم، فقيه، منجم و ... ملا احمد نراقي فرزند ملا مهدي از عالمان نام آور و فقهاي معروف اين دوران است ـ ملاحبيب ا... شريف، عالم ديني و ادبي عصر خويش ـ ملا عبدالرسول مدني.



استان : اصفهان